دِل كـَندن از تـو
باهـَمه عـِشقی كـه داشـتَم بــِهتـ
مـَنُ به ی جا رِسونـد!!!
كـِ حالا تـو چشـماے یـكی زُل بــِزَنُمُ بــِگَم :
عاشـقَمـے ؟
خـُب بـ درك ... !
این نظر توسط مژگان در تاریخ 1390/11/26/3 و 10:46 دقیقه ارسال شده است | |||
<-CommentGAvator-> |
خداییش از همه نوشته هات خوشم اومد همه ادما یه حالو دارن انگار همه شکست خوردن |
این نظر توسط تنها در تاریخ 1390/11/19/3 و 23:41 دقیقه ارسال شده است | |||
<-CommentGAvator-> |
همصدای بی صدایی همدم شب های بی ستاره هم نفس لحظه های پر التهاب شریک اضطراب آیا دستانت بدون لمس دستان من هنوز هم می لرزند؟ |