هنر نقاشی +18

برای مشاهده ادامه مطلب این پست اینجا را کلیک کنید

 

 

برای مشاهده ادامه مطلب این پست اینجا را کلیک کنید

این عکسا رو به اونایی که اعضای این وبلاگن تقدیم میکنم مرسی از همتون هرچند کمن

 

 

برای مشاهده ادامه مطلب این پست اینجا را کلیک کنید

مبهـوت يك شـكست

مغلوب يك اتفاق

مصلوب يك عــشق

مفعول يك تاوان ؛

خـرده هايـش را باد دارد مي بـرد


 به سلامتی اونایی که انقد خستن که نمیتونن خیانت کنن!!



و انقد تنهان که نمی تونن دوباره عاشق شن...





نـــــوش!!

جـدایــــــــی " آنـــــــقدر هــــــا هــــــم کـــــه فکـــــر می کنــــــی



تلـــخ نیست   !



اگــــر هنــــــوز حـــــــرف هــــــای مــن را بـــــاور نـــــــداری،
...

از " نـــــادر و ســــیمین " بپـــــــرس



کـــــه از تـــــــمام دنیـــــــــا جایـــــــــزه گرفته انــــــــد

نگاهم کن
من

من تنها
در آرزوی تو
و تو
فرشته زمینیم
با چشمهای عاشقت منتظر من
تو در اوج آسمان
و
من در چاه تنهائی
صدایت را می خواهم
صدا کن مرا
دلم بیقرار شانه هایت
و لبانم در جستجوی پیشانیت
مرا با تو زند
گیست
و تو را با من عاشقی
پس نجوا کن مرا
ای یادت همیشه آرام جانم
همیشه به یادت خواهم ماند

بودنت را دوست دارم

وقتی پنجه در کمرم حلقه مے کنی و به آغوشت سفت مرا مے فشارے

و وادارم مے کنے که به هیچ کس فکر نکنم جز تــــــو

با تو یک لحظه خیالش تو دلم غصه می کاره. داغ عشقت روی سینم تا قیامت موندگاره. آخه می دونی عزیزم ،راه و رسم روزگاره. راه و رسم روزگاره، راه و رسم روزگاره. بگو با کدوم شقایق بمونم بازم کنارت. وقتی برگام همه زردن،حتی تو فصل بهارت. دیگه باورم نمیشه که هنوز عاشقم هستی. تویی که اگر می خواستی،


اين روزا عادت همه رفتن ودل شكستنه


درد تموم عاشقا پاي كسي نشستنه

اين روزا مشق بچه ها يه صفحه آشفتگيه

گرداي رو آينه ها فقط غم زندگيه

اين روزا درد عاشقا فقط غم نديدنه

مشكل بي ستاره ها يه كم ستاره چيدنه

اين روزا كار گلدونا از شبنمي تر شدنه

آرزوي شقايقا يه شب كبوتر شدنه

اين روا آسمونمون پر از شكسته باليه

جاي نگاه عاشقت باز توي خونه خاليه

اين روزا كار آدما دلهاي پاك رو بردنه

برای مشاهده ادامه مطلب این پست اینجا را کلیک کنید

دلگیر نشو....

معشوق من
هنوز طنین کلام زیبایت در گوشم صدا میکند که می گویی دوستت دارم
چرا من نمی توانم با این طنین با تو سخن بگویم
بدان که من هم تورا دوست دارم اما نمیتوانم
نمیتوانم ....
زبان من از گفتن احساساتم عاجز است
از من دلگیر نشو خواست خودم نیست هر چه کردم
نتوانستم اما لحظه ای به عشقم شک نکن
مگر عشق فقط در کلام است
اما اگر عاشق هم بودم برای معشوقم از عشق افزون سخن می گفتم
آیا براستی در عشق من تردیدی است؟
نمیدانم؟
معشوق من فقط از من دلگیر نشو

همیشه ازین روز میترسیدم


اما تو خود خوب میدانی که تنهایی من تمامی ندارد


و تو برای دل من آمدنی نیستی


و اینها همه خواب و خیال و رویایی بیش نبود


اگر قرار به آمدنی بودی تا به امروز آمده بودی


و پایانی بودی برای تمام شبهای بی کسی ام


روزهای سختی را پشت سرگذاشتم ،


با دلی مهربان پیش خواهم رفت

اما حال میدانم که دیگر کسی را ندارم که منتظرش بمان

و هرروز و هرشبم را به انتظارش تمام کنم

خنده ام میگیرد

وقتی پس از مدت ها بی خبری


بی آنکه سراغی از این دل آواره بگیری

میگویی : دلم برایت تنگ است ...

یا مرا به بازی گرفته ای

یا معنی واژه هایت را خوب نمیدانی....

دلتنگی ات ارزانی خودت ...

فرقـے نمـے کند !!

بگویم و بدانـے ...!

یا ...

نگویم و بدانـے..!

فاصله دورت نمی کند ...!!!

در خوب ترین جاﮮ جهان جا دارﮮ ...!

جایـے که دست هیچ کسـے به تو نمـے رسد.:

دلــــــــــــــم.....!!

فریادها مرده اند،

سكوت جاریست،

تنهایی حاكم سرزمین بی كسی است ،

 

میگویند خدا تنهاست ما که خدا نیستیم چرا تنهاییم؟؟!!!

دکتر شریعتی

 


حواسَتـْـ بــِہ دِلَـتــْ باشَـد

آטּ را هَر جایــے نَگُذار ...

ایـטּ روزهـا دِلـْ را مـیدُزدَنـْد

بَعد کــِہ بــِہ دَردِشاטּ نَخُوردے

جاے صَنـْدوقِ پُسـتــْ آטּ را

دَر سَطـْلِ آشـْغالـ میــے اَنـْدازَنـْد

وَ تو خوبـْـ میدانــے دِلــے کــِہ الـْمثنــے شُد

دیگر دلـْ نمــے شود...

چمـدان امیـدمـ را مــے بندمــ

یادمــ باشـد خنـده ها و بوســہ هایمـ را جا نگـذارمــ

آری مسافــرمــ

تا دیار آغــوش ِ تـــــــــو چنـد فرسخــے بیــش نماندهــ

کمــے از دلتنگــے دور شده امـــ ..

بــے تابـــ نباش

کــہ این مقصـد هیچ گاه پیدا نخواهــد شـــد

مهمانــے کــہ میزبانــش نـگاه ِ تـو بــاشد

دیگـر رفتنــے نیستـــ ..

 
خدایــــــــــــا
 
تمام خنده های تلخ امروزم را می دهم،
 
 
تنها
 
یکی از گریه های شیرین کودکیم را پس

 
بده.

از وقتی تو رفتی


هنوز دلم چونان کودکان دنبال مادر


ایستاده به چارچوب در


گریه میکند .

نمیخواهی برگردی نوازشش کنی ؟؟؟؟

کمی تو را میخواهد

مَـــرگــ هَــم مِثـــل تــوستـــ...!

عَطـــر مـی زنـد

تَنــش را بِــرهنـِـه مـی کُنـد

... و بــــا هَمــه مـی خــوابَـد!

جُــــــز آنکــس کـِـه او را بـِـه اِنتــظار نِشَستـِــه .....!


سکوت و صبوری ام را به حساب ضعف و بی کسی ام
 
نگذار!
دلم به چیزهایی پایبند است..

که تو یادت نمی آید!

مصنوعی لبخند زدنت را میگذارم به حساب هر چیز

جز اینکه

دلت را زده باشم

 

توبه مي كنم ديگر دلم برايت تنگ نشود حتي چند لحظه !

قول مي دهم نامت را بر زبان نمي آورم لبهايم را مي دوزم

توبه مي كنم ديگر عاشق نشوم قلبم را دور مي اندارم براي هميشه

و آنگاه بدون قلب آرام میمیرم...

 

چندیست .....

مداد رنگی هایم تکلیف خود را نمیداند

آسمان را کبود می کشند

برگهای سبز را زرد ..... چراغهای شهر را خاموش

و دنیا را ....... سیاهی مطلق ...

 

ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﺩﺍﺭﻡ


ﯾﮏ ﺩﻝ ﻏﻤﮕﯿﻦ


ﻭ ﻫﺰﺍﺭ ﺩﺭﺩ ﺑﯽ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ


ﺑﺎ ﺗﻮ ﻗﺴﻤﺖ ﮐﻨم
ﯾﺎ ﺧﻮﺩﻢ  ﺑﮑﺸﻢ......

حـالا کـه رفتـــــه ای


مـرد شـده ام !


بستــــه بستــــه سـیگار میــــکشم


تـا تــــو را دود کنــــم


در خیــال ِ خستــــه ام...


وقتــ‗__‗ــی گیــ‗__‗ــج میشــ‗__‗ــدم بـه کلــ‗__‗ــمات

پنــ‗__‗ــاه

میبــ‗__‗ــردم


امــ‗__‗ــان از امــ‗__‗ــروز کــ‗__‗ــه کلمــ‗__‗ــات

خودشــ‗__‗ــان هم

گیــ‗_‗ــج شــ‗__‗ــده اند

 
به فال نیک می گیرم
 
رفتنم از قلب تو را!
 
تو نیز
 
صبر کن
 
و حسرت وار به نظاره بنشین
 
مـیلاد دوباره ام را!

ای تعبـیر تلخ فال هایم...

آن روزها گنجشک را رنگ میکردند و جای قناری میفروختند


این روزها هوس را رنگ میکنند و جای عشق میفروشند....


آن روزها مال باخته میشدی و....


این روزها دلباخته.

 

حتی


وقتی


... سکوت


می کنی


من


سر تا پا گوش می شوم !!!

 

فلانی. میدانی؟!
میگویند رسم زندگی چنین است:
می آیند
می مانند
عادت میدهند
و میروند
و تو درخود میمانی...
راستی نگفتی؟! رسم تو نیز چنین است؟
مثل همه فلانی ها؟.

بعضی از آدمها ، پُر از مفهوم ِ بودنند...

پُر از حس های ِخوبند..

پُر از حرفهای ِنگفته اند..

چه هستند ،

هستند.. .

و چه نیستند ، هستند...

یادشان..

خاطرشان..

حس های ِخوبشان...

آدمها بعضی هایشان ،

سکوتشان هم پُر از حرف است !

پُر از مَرحـم ، به هر زخـم است...

و انگــــــار هــــــــزار ســــال است

که در حاشـــــــیه ی این رود

رد گلــپونه های وحشــــــی را دنبال می کنم من ...

هراز گاهی می ایســـــــتم

پشت سرم را می پایم

امـــا

نشــــانی نیســـت ...

تنهــــا هوایی مه آلود...مبهم !

همــــین!!

تو نيستی

تو سالهاست که نیســـــتی

امــــا چــــــــــرا من

از آب و آینــــه ،

از رود

از گلپـــونه ها ،

از شـــب ،

از ســـتاره ،

ازســــــپیده ،

از پرنــــــده ،

از پـــــــــــرواز ....

بی وقفـــــــه

ســــــراغ تـــــــو را می گیرم هنــــــــــوز ...؟!


مــــی گــــویــنــد ســـــاده ام،،،
مـــی گـــویـــنـــد تــــو مــــرا با
یــک جمـــــلـــه
یـــک لبـــــخـنـــد،،،
بــه بــازی میـــــگیــــری
... ... ... مــــــیگـــــوینــــد تـــرفنــدهـــایت، شـــیطنـــت هــــایت
و دروغ هایـــت را نمــــی فهمــــم
... مــــــیگویند ســــاده ام
اما تـــــو این را باور نکن
مــــــــن فـــــقــــــط دوســـتـــــت دارم،
همیـــــــــن!!!!
و آنــــها ایــــن را نمـــــــیفــــهمنــــد...

عطر سیگار را
به عطر تو بر لباسم ترجیح می دهم
تو درد دلم بودی سیگار مرهم دلم
تو با سوزاندن دلم مرا به زیر می بردی
سیگارم با سوزاندن دلش مرا به عرش می برد
تو معشوق بودی و من عاشق
حال من معشوقم و سیگارم عاشق
معشوق بودن هم لذتی دارد

تا هستم جهان ارث بابامه
سلاماش
همه ی عشقاش
همه ی درداش و تنهایی هاش
وقتی هم نبودم...
مال شما

اگه دوست داری با من ببین
یا بذار باهات ببینم
با من بگو
یا بذار با تو بگم
سلامامون و
عشقامون و
دردامون و
تنهاییامون و

(حسین پناهی)

گور پدر آن سلامتی

که سیگار را مضر می پندارد

سیگار من " نگران حال من استــــ.

 

بـعضے حـــَـرفـا رو نــِمے شہ گـفتـــــ ....بـایـد خــورد

ولــــــــــــــــــــے

بـعضے حــَـرفـارو نـــَــ مے شہ گفتــــ / نـــَـ مے شہ خــورد

مے مـــونہ ســـرِ دل

مے شہ دل تــــــَـــــنــــگــــــ ـــــــــ

مے شہ بـــُــــــــــغــــض

مے شہ ســُـــــــڪوتـــــــــــ ــ

آنقــــدر، فريـــاد هايــــم را، سکــــوت کرده ام، که

اگـــــر، به چشمـــانم بنگريد، کـــــر ميشويد.....!

بـا رفتنـتــــــ من را در قفسـی انـداختـی کـه در ِ آ نـــــ همیـشـــه
 
بـاز استـــــ ...

تکـــ تکـــِ پـرهـایـم را می کَنـَم تـا نبـاشد بـالــی بـرای پـرواز ...
.

.
.
عشقـــــ همـه چیـزش فـرقـــــ
مـی کنـد ...

حتـی اسـارتـش ...!

خیالت همه جا با من است

اما

دلم گرمای بودنـــــــــــت را می خواهد

نه سردی خیالـــــــــت را !!!